در راستای این پست آقای علی بی (سلام مهندسا) و در راستای این که کمکی به فرهنگ و ادبیات این مملکت کرده باشیم و همه این دلیل های بی جهت دیگر، این جانب نوآوری و شکوفایی خودم را به طریق ذیل ابراز می دارم، یحتمل که همگی با هم شکوفا شویم.
قبل نوشت: قبل از خواندن، لطفا کمی نوآور باشید، شکوفا باشید، ارو تیک باشید، سک سی فکر کنید و این ها، بعد هم این ها را بخوانید قبل نوشت بعد: گفتن داشت؟ نوآور باشید لطفا
- نو آور باش تا شکوفا باشی - نوآور نمی شوی بدین جست و خیز گوسپند (سلام آیدا) - نوآوری نوآوری را پیدا می کند، شکوفایی شکوفایی را - نوآوری از دستش نمی چکد - نوآوری از دهنش راه افتاده - نوآوری از سرش گذشته - نوآوری از گلومون پایین نرفته - نوآوری زیر پوستت رفته - نوآور زیر کاه بودن - نوآوری که از سر گذشت، چه یک وجب چه صد وجب - شکوفایی خالته بخوری پاته نخوری پاته - نوآوری بکاری شکوفایی درو می کنی - باید گذاشت در شکوفایی آبش را خورد - با یک دست دو تا نوآوری برداشتن (سلام کورش ضیابری) - با یک نوآوری گرمیش می شود با یک شکوفایی سردیش - به بوی نوآوری آمدیم دیدیم دارند شکوفایی داغ می کنند - به نوآوری که رو بدهی شکوفا هم می شود - به نوآوری و شکوفایی افتادن (بر وزن به جلز و ولز افتادن) - نوآوریت به جا، شکوفایی هفتصد نار - این حرف ها برای شکوفایی تنبان نمی شود - برای کسی نوآوری کن که برایت شکوفایی کند (خیلی هم حرف خوبیه) - برای لای شکوفایی خوب است - شکوفاییش روی آب افتاده - نوآوری به تخمش می ره، شکوفایی به باباش - شکوفایی آمد و نیامد دارد - نوآوری کم کن و بر شکوفایی افزای - تو نو آور منم نو آور، گور بابای هر چی شکوفا - تو کز نوآوری دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند شکوفا - تو که نوآوری بلدی چرا شکوفا نمی شوی؟ - توی نوآوری حلوا پخش نمی کنند - دو شکوفا در یک اقلیم نگنجند - نوآوری از کله اش بلند می شود - نوآوری کسی را چوب زدن - زبان نوآور را شکوفا می داند - شکوفاییم مو در آورد - نوآوری و شکوفایی کردن (بر وزن زد و بند کردن) - شکوفایی آخرش خوش است - نوآوری دراز است و شکوفایی بیدار - نوآوری و شکوفایی کردن (بروزن عز و جز کردن) - نوآوری نیست که انگشت کنند! (به خدا ضرب المثلش هست!) - نوآوریش را به شکوفاییش بخشیدن - نوآوری از سرش پریده - نوآور ماند و حوضش - نوآوری به دین خود، شکوفایی به دین خود - نوآوری از محکم کاری عیب نمی کند - کار حضرت نوآور است - کار نوآور و خوردن شکوفا - نوآوری دست کسی دادن - شکوفایی دسته خودش را نمی برد - کلنگ از آسمان افتاد و نشکست وگرنه من همان خاکم که هستم (این ضرب المثل خود به خود نوآوری مخفی دارد) - نوآوری راست کردن - نوآوری خورده؛ شکوفایی انداخته - نوآور خود و شکوفای مردم - نوآور به نوآور نمی رسه، شکوفا به شکوفا می رسه - نزده نوآوری می کند - نوآوری برای کسی نکن تا برایت شکوفایی نکنند - شکوفاییش از جای گرم بیرون می آید - نوآور محافل شدن - یک شکوفایی بیشتر پاره کردن
"عشق... می دانی!گاهی آدم ها را با مهمتر از خودشان اشتباه می گيری.شايد همان موقع بود که خودم را به گا دادم!"
.
خب، انگار همان وقت ها بوده که من هم خودم را به گا دادم!