خبر داری چرا از لبنان می نویسم؟ چرا با نام بیروت و غزه روحم بی قرار می شود؟ به زودی خبردار خواهی شد.
.
لبنان برای من یک منطقه جغرافیایی نیست، جایی نیست آن ور دنیا، کشوری مدیترانه ای، که پاریس خاورمیانه در دلش باشد، روی زمین نیست اصلا، واحه ای ذهنی است. جایی که وجدان من تمام قد می ایستد، نگاهم می کند، که اگر هیچ هم که نباشم، لااقل تکانه که باشم.
بیروت وجدان من است.
.
من، به انسان نسبی پایبندم، به واکنش های نسبی، به اتفاقات نسبی.
به انسان متعهد هم، به دغدغه دار بودن، دغدغه دار دیدن.
می دانید،این جا فضای مجازی من است، این جاست که من راهپیمایی می کنم، شعار می دهم، حرف می زنم، فکر می کنم و از حقی دفاع می کنم. با همه بی خاصیتی تمام این فضا و صدایی که به گوشهای محدودی می رسد، فقط و فقط به یک دلیل.
چون من صاحب جایگاه فیزیکی نیز هستم، امروز اگر به هردلیلی از زیر بار دغدغه شانه خالی کنم فردا روز در مقام عکاس و رئیس جمهور و وکیل و شاعر و راننده تاکسی بی دغدغه خواهم بود. این ها تمرین است برای روحی که پر است از زنگار روزمرگی و من تن در نخواهم داد به بی دغدگی خودخواسته یا دیگرخواسته.
آن هایی که مدام دم می زنند که «ما را به عرب ها چه کار، به درد بی درمان این ملک پرگهر برسید» فراموش می کنند که دغدغه اگر نباشد برای هیچ کس نیست، نه برای پابرهنه های گرسنه ژنده پوش ایرانی، نه آن کودک دارفوری و نه هیچ کجای دیگر.
کدامتان دغدغه تان تا به امروز مردان بی کار بشاگردی و زنان بیوه چهارمحال و بختیاری بوده است تا سر تعظیم فرود آورم پیشتان؟
این جا تمرین دغدغه داشتن است که فردا روزی خارج از این جا تحصن کنم روبروی سفارت اسرائیل به عنوان راننده تاکسی، درد داغ دیدن ایرانی را عکس بگیرم به عنوان عکاس و کمک حال ظالم نباشم به عنوان رئیس جمهور.
امروز اگر تمام توانم این باشد که این جا فریاد بزنم تمرینی است تا فردا روزی تمام توانم را جای دیگری به کار گیرم، مسئله اصلی همان «تمام توان» است که باید صرف کرد، یک روز با کیبورد، یک روز با یک امضاء.
.
می خواهم تکانه بمانم دست کم
تا این که هیچ باشم
.
.
پی نوشت بی رحم ولی واقعی:
لبنان و فلسطین، امروز، به هردلیل درست و نادرستی در صف مقدم مقابله با اسرائیلند. به هر دلیلی که درست و نادرست بودن آن باز هم مهم نیست اسرائیل دشمن شماره یک ایران است. اگر حماس و حزب الله نبودند مرثیه امروز را باید برای هموطنان خودمان می سرودیم آقایان و خانم های محترم.
این واقعیت است!