هر قدر «روسپیگری» و «تن فروشی» شغل است «جندگی» نوعی مرام و مسلک است، نوعی عادت ذهنی. در واقع «جندگی» به عنوان یک صفت قابل اطلاق است و به همین دلیل لفظی به نام «جنده گری» (به عنوان نمایشگر یک شغل) وجود ندارد، به همان شکل که «روسپی» فقط یک شاغل است تا دارنده صفت.
برای یک «روسپی» عاملیت بر بدن مطرح می شود و برای یک «جنده» عاملیت بر ذهن، به عبارت دیگر «جنده» کسی نیست که الزاما عمل جنسی انجام می دهد، کسی است که در ذهن خود با این مسئله درگیر است و با انجام تمرین های ذهنی آن را انجام می دهد یا سرکوب می کند. به دلیل ذهنی بودن و صفت بودن لفظ «جنده» این صفت قابلیت اطلاق به جنس مذکر را نیز دارد، چون مردها نیز در ذهن خود مشابه همین عمل را انجام می دهند.
قصد ندارم بحث کلامی را ادامه دهم، «تن فروشی» و «روسپی گری» در حیطه مشاغلند ، ارائه خدمات در ازای دریافت پول یا امکانات یا آرامش یا وضعیت اجتماعی بهتر، معتقدم بهایی که بابت ارائه خدمات جنسی پرداخت می شود می تواند اشکال گوناگون و گاه پیچیده ای داشته باشد، زنی که از «خدمات گیر جنسی» پول طلب می کند با مردی که «خدمات جنسی» خود را به بهای زندگی بهتر یا وضعیت اجتماعی مناسب تر به زنی ثروتمند ارائه می کند تفاوت چندانی ندارند، هر چند به دلیل وضعیت اجتماعی و مستقل تر بودن مردان این اتفاق کمتر به چشم می آید، اما هر بار که زنی با وضع مالی مناسب و وضعیت اجتماعی حتی نامناسب را دیده ایم مردانی که تن فروشی می کنند را هم در کنار آنان دیده ایم، شکل ظاهری این بها متفاوت است.
در اصل از منظر یک شغل «تن فروشی» و «روسپیگری» «درخواست خدمات» / «ارائه خدمات» است، مثل خرید و فروش کالا، اما در مورد «جندگان» این اتفاق مطرح نیست، «جنده» به جای دریافت بهای ظاهری بهای دیگری را طلب می کند که بیشتر ذهنیست تا فیزیکی. عموم مردان و زنان «جنده» به بهای ارضای حس خود به این کار رضایت می دهند، آرامشی که از ارضای حس خود دریافت می کنند بهاییست که دریافت می کنند، این آرامش گاه فیزیکیست و ناشی از ارضای جنسی و گاه ذهنی.
در صورتی که این تعریف از «جندگی» قابل پذیرش باشد «جنده» حیطه وسیع تری از جامعه را در بر می گیرد اما الزاما به معنی «تن فروش» و «روسپی» نیست، کسی که این جا این گونه دختری را فرا می خواند در ظاهر مرتکب عملی نشده است اما در اصل «جنده مرد»ی بیش نیست. استفاده از ابزار (اتومبیل یا پول یا ...) برای جلب توجه جنس مخالف حلقه مفقوده این ماجراست، در عرضه و تقاضای عمل جنسی «تقاضا دهنده» به اندازه «پاسخ دهنده تقاضا» درگیر است و اگر تقصیری در این مورد تعریف شود هر دو مقصرند.
“جندگی» بیشتر ذهنیست، تمام حرف من در این نوشته در همین خلاصه می شود، روسپیانی هستند که «جنده» نیستند و به عمل خود فقط به چشم ارائه خدمات جنسی نگاه می کنند و زنها و مردهای ظاهر الصلاحی که فاحشگی نمی کنند فقط و فقط به این دلیل که آب نمی بینند اما در مهارتشان در فن شنا نباید شک داشت.
این که برای مردان «جنده» کلامی سراغ نداریم دلیلی نیست تا آن ها را نبینیم.
.
شاید ادامه داشته باشد!