زندگی روی ترن هوائی
2006/09/20
How to Sit in a Taxi,A Manual Instruction

آذر آذرستان که این را نوشت یادم افتاد به این نوشته وینا و بعد هم که غر زدن یرما را خواندم که باز گوشه ای زده بود به تاکسی نشینی و بعد یادم افتاد که تقریبا بلاگر مونثی نمی شناسم که از این «Taxi Abuse» شکایتی نداشته باشد و ننوشته باشد.

«Taxi Abuse» مثل متلک پرانی و مزاحمت تلفنی از مسائلی است که به دلیل تعدد موارد اتفاق و کم اثر بودن ظاهری آن کمتر مورد توجه قرار می گیرد اما این جانب بنا به رسالت «همیشه در صحنه بودن» راهنمای فکری مزاحمین محترم را به همراه توصیه های ایمنی و اخلاقی منتشر می کنم.

باشد که مقبول طبع صاحب نظران گردد!


لطفا به هنگام سوار شدن به تاکسی Imagination خود را Disable کنید!

برای مردمی که ذاتا خیال پردازند و نه واقع گرا تماس بدنی نماد ارتباط است، وقتی کسی مزاحمت ایجاد می کند در واقع تا انتهای ارتباط را در نظر گرفته است. واضح است که فرد مزاحم از این تماس جسمی لذت چندانی نمی برد، لذت اصلی جایی است که فرد مزاحم طرف مقابل خود را در تخت خواب تصور می کند. این لذت ذهنی است و هیچ ربطی به جنس پارچه شلوار شما ندارد!

توصیه ترافیکی: این نوشته بالا پشت شیشه تمام تاکسی ها نصب شود!

الان زنگ می زنم 110 بیان پدرتو در بیارن!

خب طبیعتا اگر قانونی برای جلوگیری از مزاحمت های «واقعی» اجتماعی وجود داشت شرایط متفاوت از این بود اما به دلیل عدم وجود قانون و ضمانت اجرایی مناسب، در صورتی که برخوردی هم صورت بگیرد از طرف خود فرد مورد آزار یا راننده تاکسی یا مسافران تاکسی است که عموما برخورد فیزیکی است و همیشه هم به نفع فرد مورد آزار نیست. گاهی اوقات افراد غیر ذینفع هم اقدام به طرفداری از فرد مزاحم می کنند و با گفتن جملاتی مثل: «این زنا چه پر رو شدن» و «عربا خوب کاری می کنن حبستون می کنن تو خونه» و جملات دیگری از این دست عمق مزاحمت را بیشتر می کنند.

توصیه جنایی: با رفتن به کلاس های رزمی آمادگی بدنی خود را افزایش دهید، لا اقل برای کتک زدن 3 نفر به تنهایی آماده باشید!

Abused to Death, Abuse to Death!

در جامعه ای که آمار آزار جنسی در دوران کودکی به شدت بالاست و کمتر موردی را می توان پیدا کرد که در موقعیت فرودست (کودکی) مورد آزار جنسی قرار نگرفته باشد، فرادست شدن (بزرگسالی، شرایط استفاده / سوء استفاده) خود موقعیتی است برای آزار رسانی. این موقعیتی است که فرد مورد آزار در بچگی آن را به راحتی از دست نخواهد داد. فرودست ها در این موارد زن ها و بچه ها هستند که در ذهن فرد مزاحم پناهی ندارند و عموما به دلیل حفظ آبرو یا موقعیت اجتماعی حاضر به اعتراض به فرد آزار رسان نیستند.

هر چقدر فرد مورد آزار ضعف بیشتری نشان دهد فرد مزاحم جری تر خواهد شد، یک دختر دبیرستانی از یک زن 35 ساله در ذهن فرد مزاحم ضعیف تر است.

توصیه بلوطی: هنگام مورد آزار قرار گرفتن حتما به فرد مزاحم تذکر دهید، رعایت سن و سال و موقعیت اجتماعی و ... موجب پشیمانی است!

غریبه ها بو می دهند!

مسئله دیگر مسئله اعتماد است، بسیاری از کسانی که از این مورد شکایت دارند در مواقع دیگر از تماس های جسمی شکایت چندانی ندارند، به راحتی با غریبه ها دست می دهند، رو بوسی می کنند و حتی از نوازش چند لحظه ای دست هایشان توسط افراد مورد اعتماد ناراحت نمی شوند اما وقتی به غریبه ها می رسند و دلیلی برای تماس جسمی نمی بینند با اتفاق افتادن تماس جسمی از لحاظ ذهنی درگیر شده و ناراحت می شوند، در صورتی که همین فرد مزاحم در صورت معرفی شدن از جانب شخص دیگری به عنوان فرد مورد اعتماد پذیرفته شده و این تماس جسمی به چشم نمی آید.

در واقع نوع نگاه به طرف مقابل نقش تعیین کننده ای دارد، به عنوان مثال اگر زنی با تمایل جنسی مستقیم (به مرد) بازوی زن دیگری را نوازش کند یا دست خود را به کمر او حلقه کند اعتماد موجود به نوع تمایل جنسی آن شخص باعث می شود که این حرکت صرفا به عنوان حرکت محبت آمیز تلقی شود اما اگر طرف مقابل اعلام کند که فرضا Lesbian یا Bi-Sexual است حرکات فوق معنی دیگری پیدا می کنند.

توصیه بهداشتی: توصیه ای ندارم!

نا امید می میرد!

فرد مزاحم به مزخرف بودن کار خود آگاه است و تحت هیچ شرایطی خود را امیدوار به برقراری ارتباط سالم با شما نمی بیند، این نا امیدی باعث می شود که کشش درونی فرد مزاحم به برقراری ارتباط با شما، او را مستقیما به انتهای ماجرا (تماس جسمی) سوق دهد. این کار عموما برای مزاحم خطری ندارد و به این ترتیب انتقام کوچکی هم از شما خواهد گرفت، چون شمایید که (در ذهن او) مانع برقراری ارتباط هستید.

هر قدر که امکان تکرار این موقعیت (نشستن کنار شما در تاکسی) کمتر باشد تمایل فرد مزاحم برای آزار رسانی به شما بیشتر می شود. این جمله که «موقعیت هست، چرا که نه؟» باعث می شود که فرد مزاحم از این موقعیت / حق، سوء استفاده / استفاده کند.

این افراد در صورتی که امکانی برای برقراری ارتباط سالم با شما ببینند از تماس جسمی خودداری می کنند، مسلما اگر در ذهن فرد مزاحم به جای تصویر شما در تخت خواب، تصویر شما در لباس سفید عروسی نقش بگیرد اقدام به مزاحمت جسمی نخواهد کرد.

نصیحت پدرانه : این دست شما نیست که طرف چه تصویری از شما در آینده می سازد، زندگی خودتان را بکنید و سعی کنید موقعیت به دست فرد مزاحم ندهید!

Cache!

تمایل به کشف دست نیافتنی ها در ذات بشر وجود داشته و همیشه خواهد داشت، در فرهنگی که زن ها پوشیده اند و آن چه دارند را پنهان می کنند زن ها تبدیل می شوند به گنج و مردها گنج یاب. آن چه نیست تر است با ارزش تر است و هر چه دست نیافتنی تر مستحق تلاش بیشتر.

در فرهنگ ما نبودن و غایب بودن و پنهان بودن همیشه موجب افتخار و مباهات است، چیزی که میثم در این جا به آن اشاره می کند و می گوید : «اساسا حجاب، جلب توجه می کند و پوشیدگی آلت مادینه هم زن را با مفهوم حجاب همبسته می کند. زن در عریان ترین حالت خود هم با حجاب است. رمز کشش و فریبایی زنان در پوشیدگی آن هاست.» در این جا کارکرد درست تری دارد، این حجاب مزاحمین را تشویق به «انجام دادن کار مخفی / متفاوت» می کند.

متاسفانه ریشه این مسئله آن قدر در فرهنگ ما قطور شده است که مقابله با آن به سادگی ممکن نیست.

توصیه غیر اخلاقی: به دولت محترم توصیه می شود که به صورت آزمایشی به مدت یک ماه به جای تبلیغ «چی توز» و «زمزم» و «خدا را شکر که من هم مالیات می دهم» از این تلویزیون های شهری، فیلم های پورنو نمایش داده شود. (این توصیه را کاملا جدی بگیرید ها، مگر اروپا و امریکا نیستند که الان این مسائل برایشان تقریبا حل شده است؟ فقط به این خاطر است که در دهه های 60 و 70 انقدر عریانی زن را دیدند که عادی شد این سکسوالیته لعنتی!)

قبل از سوار شدن به تاکسی از مصرف قرص های توهم زا اجتناب کنید!

- چطور می شه پنج تا فیل رو توی یک فولکس جا داد؟

- به راحتی، دو تا جلو می شینن و 3 تا عقب!

حالا شما این 3 نفر عقبی را تبدیل کنید به یک آقای بدنسازی کار 90 کیلویی با کلی بر و بازو و یک آقای معمولی 70 کیلویی و یک خانم 50 کیلویی، ماشین را هم تبدیل کنید به پراید یا حتی پیکان، شاید اون فیل ها به سادگی در یک فولکس واگن جا بشوند اما این جماعت به این سادگی پشت پراید جا نمی شوند الا به تماس جسمی.

گاهی اوقات توهم آزار جسمی جای آزار جسمی واقعی را می گیرد.

توصیه دوم خردادی: از تاکتیک «فرار به جلو» استفاده کنید، همیشه، یعنی سوار تاکسی که شدید به طرف بگویید لطفا به من نچسب!

مردها، مردهای بد!

بنا به گزارش منابع موثق مزاحمین مونث هم در چند نقطه از شهر مشاهده شده اند، بعضی که پهلویتان را هم سوراخ می کنند تا بلکه قلبتان را صاحب شوند! پلیس هم چنان در پی یافتن این افراد معلوم الحال است!

توصیه اومانیستی: همه چیز را زنانه و مردانه نکنید، این که فکر کنیم همیشه قربانی ماییم ما را قربانی باقی نگه می دارد.

نتیجه: این که مردها در این موارد (آزار دیدن) سکوت می کنند خود بحث دیگری است!

.

دیگه حوصله تایپ کردن ندارم، بسه فعلا!

.

پ.ن:

وینا جانم، آن بحث دیگر را شما بنویسید که خود بحث شیرینی است، ما هم در محضر شما تلمذ خواهیم نمود!

.

پ.ن بی ربط:

لطفا این را بخوانید، واقعا نمی دانم چه اصراری دارد این دختر روی پرشین بلاگ؟

تعداد بازديد ها :