زندگی روی ترن هوائی
2006/10/29
آقا داوود معتاد شده!

من می گم از اونجایی که رئیس جمهور عزیز آدم بسیار خانواده دوستیه و اصلا به همین خاطره که می گه ما باید بشیم 120 میلیون نفر، و ازطرف دیگه رئیس جمهوره و خوب کارش زیاده و به خاطر کارای مملکت و برکناری و انتصاب وزراء و انرژی هسته ای و اسرائیل و اینا کلی گرفتاره و به قول معروف اگر رستم جاش بود تا حالا گرز انداخته بود، بهتره چند روزی مرخصی بگیره و بره به امور خانواده بپردازه.

حالا من چرا اینا رو می گم؟ خب چون برادر رئیس جمهور یعنی آقا داوود معتاد شده.

باور نمی کنید؟ باور کنید خوب، منو که می شناسید، رو هوا همین جوری حرف نمی زنم که، لابد دلیل و مدرک دارم دیگه.

حالا ما از کجا فهمیدیم که آقا داوود معتاد شده؟ الان عرض می کنم خدمتتون. ما نه این که افتاده باشیم دنبالش ببینیم با کیا می ره و با کیا می آد و چی کارا می کنه و یا مثلا بخوایم خدای نکرده بریم وایسیم ببینیم وقتی می ره پارک سر کوچه شون می ره پیش مهدی ساقی یا نه، نه، ما هیچ کدوم این کارا رو نکردیم. از تو همین اینترنت خودمون فهمیدیم که آقا داوود معتاد شده.

ایناهاش، خبرش این جاست، تو همین سایت بازتاب خودمون، فقط به خاطر این که برادر رئیس جمهوره و اصولا زشته که آدم بنویسه که برادر رئیس جمهور معتاد شده و داره توهّم می بینه، تیترش رو این جوری نوشتن!

این جا نوشته برادر رئیس جمهور که بازرس ویژه ریاست جمهوری هم هست رفته بازدید زندان رجائی شهر، خب تا این جاش هیچ چیزی از اعتیاد آقا داوود لو نمی ده امّا اگه زرنگ باشی و پاراگراف آخر رو بخونی بهت ثابت می شه که آقا داوود معتاده، اونم از نوع توهّم زاش!

آخه مگه می شه آدم بره زندان رجائی شهر (اونم رجائی شهر!) و یک سری آدم که یا زندانین یا زندانبان رو ببینه و به این نتیجه برسه که «زندانیان احساسی از زندانی بودن نداشتند!» و کارمندان هم «با صفا و با محبت و خدمتگزار» بوده اند؟

جز اینه که آقا داوود توهّم زده و فکر کرده اونجا یک جای دیگه اس؟

شایدم زندانیا داشتن سرسره بازی می کردن و بادبادک هوا می کردن که با توجه به این که اونجا زندانه پس اینم بعیده، پس به همون نتیجه اوّل می رسیم که آقا داوود توهّم زده و فکر کرده که رفته یک جای دیگه ای!

آقای رئیس جمهور! یک ذره به خانواده بیشتر فکر کن، دارن از دست می رن ها!

.

پ.ن:

شما فکر می کنید زندانیا داشتن چی کار می کردن که آقا داوود فکر کرده اینا احساسی از زندانی بودن نداشتن؟ خب کامنت بذارید بگید دیگه!

تعداد بازديد ها :