زندگی روی ترن هوائی
2006/12/31
کاش تصویرش را می کشتید...
ooدیکتاتور وقتی دیکتاتور می شود که تصویر ساز باشد، آن را باور کند و به دیگران نیز بقبولاند، آن هنگام است که دیکتاتور جلّاد می شود، خودکامه و در نهایت همان چیزی که تعریف صدّام است، در اصل کسی از دیکتاتور نمی ترسد، تصویر دیکتاتور ترساننده تر است تا هر چیز دیگر.
.
برای کشتن دیکتاتورها باید تصویر را کشت، تصویر است که مخالفانش را این گونه سر به نیست می کند، تصویر است که آن را این گونه تقدیس می کنند (که زمانی چهل موشک به تل آویو زده بود) و تصویر است که خاطرات را می سازد، کسی که به دستور دیکتاتور سر به نیست شده است، وجودی ندارد تا تصویر را منتقل کند به دیگران، تصویر در ذهن من و شمای زنده است که می ترساند.
.

این تصویر چیست؟ تصویر کسی است با طناب دار بر گردن و جلّادی که به ثانیه ای جان از تنش خواهد ستاند و دیگر در این دنیا نخواهد بود، امّا هر چه هست تصویر مرگ یک دیکتاتور نیست.
.

دیکتاتور من با این تصویر مرد، روزی مرد که این پزشک ارتش آمریکا دندان های یک مرد ریشوی نامرتّب را نگاه می کرد تا ازسلامتش مطمئن شود، روزی مرد که کسی به هوای جایزه پنجاه میلیون دلاری مخفیگاهش را در زیر زمین لو داد و روزی مرد که در دادگاه به شهادت آن زن روستای دجیل گوش می داد که از پشت پرده حرف می زد تا مبادا شناسایی شود و به گریه های این مرد دجیلی گوش می داد و دیکتاتور ساکت بود، شرمگین بود و خجل، گمانم دیکتاتور من همان روزها بود که مرد، زنده نبود دیگر
.

اتّفاق درست باید که در زمان درست اتّفاق بیافتد و در مکان درست، مرگ فیزیکی صدّام حتّی اتفاق درست هم نبود که به زمان و مکانش بند کنیم و در اصالتش شک کنیم، صدّام باید که در ذهن هایمان می مرد که نمرد، زنده است هنوز، در هزار قالب دیگر.
.
پ.ن:
قذّافی سه روز عزای عمومی اعلام کرد، به مناسبت مرگ صدّام، کسانی که خاطرات جنگ را خوانده اند می دانند که همین قذّافی روزگاری به ایران موشک فروخت، در همان بحبوحه موشک باران، افسر عالی رتبه لیبیایی هم همراه موشک ها آمد، با هر فرمان شلیک موشک، افسر با قذّافی تماس می گرفت، کسب اجازه می کرد برای شلیک موشک به بغداد، و امروز همین دیکتاتور عزای عمومی اعلام می کند در مرگ دشمن سابق، و تا وقتی قذآفی هست و تا وقتی امثال او حاکمند بر سرنوشت خاورمیانه، روی آرامش را نخواهیم دید و چقدر این دور باطل است و مکرّر، قذّافی شبیه ترین است به صدّام، این همان قالب دیگر است.

تعداد بازديد ها :